-
جانان جان من تویی
- شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳
- اشعار شخصی
جانان جان من تویی
داریوش عبدالهی فرد
کی تنگ گردد این دلم ، وقتی که در جان منی
حرص جهان را کی خورم ، گر چون تویی آن منی
هستی تو در آغوش من ، با من بمان آرام جان
پر شد مرا از تو جهان ، از این زمین و آسمان
چنگی بزن بر سیم دل ، تا شور نو برپا کنم
بنواز تار عشق را ، تا در جهان غوغا کنم
آهنگ دل خوش می شود ، با نغمه ی دلسوز تو
تا اوج هستی می رسم ، با شعله ی جانسوز تو
آن دم که من همدل شدم، دیدم تویی مبدء ، ابد
همسان شد آنگه در جهان ، دیگر مرا هر خوب و بد
دعوت شدم در جان تو ، یکسان شدم با آن تو
گفتی بمان در جان من ، ماندم در آن پیمان تو
جانان جان من شدی ، جان ذوب شد در خواهشت
ای جان جانانم ، که ای ، آرامم اندر آغشت
دل بیقرارت گر شود ، حاصل شود آرامشم
دیوانه گر گردد دلم ، با یک اشاره خامشم
دور از تو کی ممکن شود ، در روح و در جسم منی
گم کی کنم دیگر تو را، خود پرده ی چشم منی
پیدایی اندر چشم من ، در هر زمان و هر مکان
با تودگر بی خواهشم ، پیوسته و هر لحظه آن
محتاج این و آن نکن ، خود با دلم هم خانه شو
بر من ملامت کم بکن ، خود گفتی ام دیوانه شو
- ارتروپلاستی در تبریز، ارتوپد خوب، ارتوپد خوب در ایران، ارتوپد خوب در تبریز، ارتوپدی اطفال، ارتوپدی چیست، بهترین ارتوپد، بهترین پزشک ارتوپدی، جانان جان من تویی، درمان استئوتومی، درمان انحراف زانو، رزرو نوبت دکتر عبدالهی فرد، شعر جانان جان من تویی، متخصص ارتوپدی، متخصص ارتوپدی در ایران، متخصص ارتوپدی در تبریز، مطب دکتر عبدالهی فرد