• شنبه تا چهارشنبه عصرها
  • تلفن نوبت دهی ۰۴۱-۳۵۵۳۳۴۸۵ ، ۰۴۱-۳۳۲۰۴۸۱۸
  • ایمیل dr.abdollahifard@gmail.com

«می دانم چه کسی بهای آن را می پردازد»

  • «می دانم چه کسی بهای آن را می پردازد»

    «می دانم چه کسی بهای آن را می پردازد»

«می دانم چه کسی بهای آن را می پردازد»

«می دانم چه کسی بهای آن را می پردازد»

(داریوش عبدالهی فرد)
۹۸/۱۰/۲۵

جنگ می آید
می کوبد
و نمی شناسد آن را که می کوبد
با دستورِ تیر
به هدف می زند
سرباز در برابر سرباز کشته می شود
تیر در برابر تیر انداخته می شود
دشمن کشته می دهد
و دوست نیز تاوان کشتن را می پردازد
هر روز بودجه جدیدی برای کشتن و آتش زدن تصویب می گردد
می گویند جنگ چیز خوبی است
جنگ می آید و می سازد ما را
دو طرف هزینه های بیشماری از جیب نسل آینده خرج می کنند ، تا ثابت کنند که حق با آن ها است
و می کشند و کشته می شوند
اما بالاخره آرام می یابند
جنگ …
بر سر هرچه باشد
روزی تمام می شود
هواپیماهای جنگی در آشیانه های خود سکنا می یابند
تانک ها به پارکینگ هدایت می شوند
تفنگ ها غلاف می شوند
بودجه های جنگی پایان می یابند
و یک روز…
آن که دستور جنگ را داده قانع می شود
که جنگ چیز خوبی نبوده است
ایدئولوژی و هدف های استراتژیک فراموش می شود
دو کشور دوست می شوند و با هم ایده ها و اهداف مشترک اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی پیدا می کنند
همه خاطرات جنگ به فراموشی سپرده می شوند
و در نهایت رهبران دو جبهه بر سر یک سفره می نشینند
اما …
مادر پیر هر ثانیه چشم براه و گوش به زنگ در است تا فرزندش از راه برسد
و پسر منتظر پدر قهرمانش
ودختر جوان در انتظار نامزدش می ماند
نميدانم چه كسى می خواهد وطن را بفروشد
اما می دانم كه چه كسى
بهاى آن را می پردازد…

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها