• شنبه تا چهارشنبه عصرها
  • تلفن نوبت دهی ۰۴۱-۳۵۵۳۳۴۸۵ ، ۰۴۱-۳۳۲۰۴۸۱۸
  • ایمیل dr.abdollahifard@gmail.com

يادداشتى براى معلم من

يادداشتى براى معلم من

يادداشتى براى معلم من (ازداریوش عبدالهی فرد)

ماهرچه خوانده ایم فراموش کرده ایم

الّا حدیثِ دوست، که تکرار می کنیم

یکی از دوستانم(آقای خسرو سرتیپی-که از ادیبان و سخنوران بنام دیارمان هستند) تعریف مى کرد :

با پسرم در کوچه ای می رفتم و به یکباره پسرم متوجه شد که من ناخودآگاه ایستاده و دگمه ی کتم را بستم وسرم را پایین آوردم و دست و پایم را گم کردم .

متعجب از من پرسید که چه می کنی پدر؟

گفتم معلمم از سر کوچه رد شد و من نتوانستم بی تفاوت باشم.

با تعجب به من نگریست وگفت اما او که فقط رد شد، تو چرا خود را گم کردی؟

گفتم پسرم؛ من اگر خود را یافته ام فقط به دلیل این گم کردن های خودم در برابر کسانی است که به آن ها مدیونم. 💐💐💐
آن عشق به انسانیت و کمال پروری را که در معلمان مسئول سراغ داریم ، در تمام عمر در هیچ قشری از اجتماع ندیده ایم و به یقین ، نمی توان سخاوت و عظمت و صداقت و شرافت و گذشت و معنویّت را از معلم مسئول و دلسوز جدا دید.
اگر نیک بنگریم هر که مقدسش می داریم به نوعی معلم است.

معلم با نشر علم خود که آمیخته به مهر وجودش است ، اشعه های نورانی خود را با سخاوت می پراکند و وجود متراکم از حرارتش را در پهنه ی گیتی پخش می کند تا با توسعه ی حرارت خویش، وجودش هزاران برابر شود و با تابش وجودش جان ظلمات و جهل را به ولوله می افکند تاهر چه سیاهی است از هستی ساقط شود.

اگر بتوان همپایه ای برای مهر مادر و پدر یافت جز مهر معلم نیست .

معلم چون شمعی برای عشق خود می سوزد و روشنی می بخشد و هر شمعی با سوختن از بین می رود اما معلم با سوزاندن خویش تولدی دوباره می یابد…

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها